شهید جلال عباسی، پانزدهم آذرماه سال ۱۳۴۴ش در آغوش گرم خانواده‌ای متدین و مذهبی چشم به جهان هستی گشود. وی از کودکی علاقه زیادی به آموختن احکام و قوانین اسلامی داشت و همین مسأله سبب پیوند ناگسستنی او با مسجد گردید. جلال با شور و عشقی بی‌مانند پا به سنگر مسجدالنبی گذاشت و در‌‌ همان مسجد عضو گروه سرود شد و در سن یازده سالگی با ممارست و پشتکار فراوان، قرآن را به‌خوبی آموخت و از شاگردان همیشگی و ممتاز جلسات قرائت قرآن گردید. در همین زمان، علی‌رغم سن کم از ذاکرین اهل بیت (ع) شد و یکی از کسانی بود که به همت خود کتابخانه‌ای در مسجد دائر کرد. عشق به درک سرچشمه‌های پاک و مطهر اسلام موجب شد که به درس طلبگی روی آورد. در این هنگام بود که رهبر کبیر انقلاب اسلامی ندای قیام را در گوش آگاهان زمزمه نمود و با جوشش خون انقلاب در رگ اجتماع، جلال ۱۲ ساله نیز به سیل خروشان قیام پیوست. او در این راه بار‌ها و بار‌ها مورد ضرب و شتم عاملان رژیم قرار گرفت. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب و تشکیل نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عضویت نیروی ذخیره سپاه درآمد. وی دوره آموزشی را با موفقیت پشت سر نهاد و در چند مسجد فعالیت‌های فرهنگی گسترده‌ای را مثل اداره امور کتابخانه، آموزش و تدریس قرآن، و... بر عهده گرفت. در گیر و دار جنگ تحمیلی، بنا به دستور مقتدایش امام (ره) به عضویت بسیج سپاه درآمد و در گشت‌های شبانه و مانورهای سطح شهر و هم‌چنین تظاهرات علیه گروهک منافقین و رئیس‌جمهور مخلوع (بنی‌صدر) فعالانه شرکت ‌کرد به‌طوری‌که چندین بار توسط منافقین مجروح شد. در سال ۱۳۶۰ش در امتحانات دوم دبیرستان شرکت کرد و پس از موفقیت در آن و پذیرفته شدن در آزمون امور تربیتی، جهت گذراندن دوره‌ای عازم تهران شد. جلال بلافاصله پس از طی دوره مقدماتی با کسب رضایت خانواده، به‌عنوان نیروی بسیج شیراز به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شتافت. وی با صدای خوشی که داشت، همواره در مجالس دعا و نماز جماعت حضوری فعال داشت و هر شب صدای گرمش فضای سنگر‌ها را روحانی می‌نمود. سرانجام روز هشتم آذرماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی در منطقه عملیاتی آبادان پس از به‌جا آوردن نماز صبح و مناجات، عاشقانه به سوی پروردگارش پرواز نمود. پیکر مطهر آن اسوه تقوا درست در روز تولدش در شیراز تشییع شد و آیت‌الله دستغیب ۵ روز قبل از پرواز ملکوتی خود، بر پیکر پاک آن شهید راه حق نماز گزارد.